گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد هفتم
ماجراي آدم و ابلیس



1. خدا زمین و نعمتها را مسخّر انسان قرار داده است و این، جایگاه ویژهي انسان را در جهان نشان میدهد که شکر آن بر هر
2. دعوت انسانها به شکر و سپاس پروردگار، براي آن «1» . انسانی لازم است، ولی متأسفانه اکثریت انسانها غافل و ناسپاس هستند
نیست که سودي به خدا برسد، بلکه نتایج سپاسگزاري به خود انسان میرسد؛ یعنی انسان شکرگزار، خدا را بهتر میشناسد و
فرمانش را با جان میپذیرد و هدایت و تربیت میشود و در نتیجه، پاداش الهی را دریافت کرده، رستگار و سعادتمند میگردد.
آموزهها و پیامها: 1. با مطالعه در امکانات و زندگی خود، نعمتهاي الهی را بشناسید. 2. در برابر نعمتهاي الهی (هم چون
اکثریت مردم) ناسپاس نباشید. *** قرآن کریم در آیهي یازدهم سورهي اعراف به مراحل آفرینش انسان و مقام بلند آدمیّت و
سرکشی ابلیس اشاره کرده، میفرماید: 11 . وَلَقَدْ خَلَقْنَاکُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاکُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِکِۀِ اسْجُدُوا لآِدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ لَمْ یَکُن مِنَ
و «. براي آدم سجده کنید » : السَّاجِ دِینَ و در واقع شما را آفریدیم؛ سپس شما را صورتبندي کردیم؛ آن گاه به فرشتگان گفتیم
(همگی) سجده کردند جز ابلیس، که از سجده کنندگان نبود. نکتهها و اشارهها: 1. در هفت سورهي قرآن به آفرینش انسان و
چگونگی خلقت او اشاره شده است که بیشترین توضیح در آیات اول سورهي مؤمنون و حج بیان شده است. اینها براي یادآوري
گذشته و شخصیت انسان و مقام و رتبهي او ص: 40 در میان موجودات جهان است تا حسّ
سپاسگزاري را در انسان زنده کند. 2. در آیهي فوق، نخست به آفرینش انسان و سپس به صورتبندي او اشاره کرد. این مطلب
3. آفرینش «1» . ممکن است اشاره به این باشد که نخست مادهي اصلی انسان را آفریدیم و بعد به آن صورت انسانی بخشیدیم
انسان در چند مرحله تحقق یافته و دفعی و یک مرتبه نبوده است. مراحل خلقت انسان در آیات ابتداي سورهي مؤمنون و حج بیان
نبوده است؛ زیرا پرستش مخصوص خداست، بلکه « سجدهي پرستش » ، ي فرشتگان براي آدم « سجده » شده است. 4. مقصود از
مقصود همان خضوع و تواضع فرشتگان در برابر عظمت آدم و یا سجده براي خدایی است که چنین مخلوق باعظمتی را آفریده
5. شیطان به هر موجود شرور و سرکشی گفته میشود و شامل «2» . است؛ یعنی آدم قبلهي فرشتگان بود، اما سجده براي خدا بود
صفحه 13 از 118
نام مخصوص همان شیطانی است که در برابر آدم سجده « ابلیس » انسانها و جنها و یا موجودات شریر دیگر میشود، اما واژهي
آموزهها و «3» . نکرد. او در صف فرشتگان قرار گرفته بود، ولی از زمرهي فرشتگان نبود، بلکه طبق آیات قرآن از جنس جن بود
پیامها: 1. مقام انسانیت به قدري عظیم است که فرشتگان در برابر او کرنش میکنند. 2. مراحل آفرینش انسان را مطالعه کنید (تا
خداشناس و سپاسگزار شوید). 3. در مورد ابلیس (و دشمنی او با آدم) مطالعه کنید (تا دشمنشناس شوید). *** تفسیر قرآن مهر
جلد هفتم، ص: 41 قرآن کریم در آیهي دوازدهم سورهي اعراف به بهانهجویی و قیاس شیطان اشاره میکند و میفرماید: 12 . قَالَ
هنگامی که به تو فرمان دادم » : مَا مَنَعَکَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ قَالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ (خدا به ابلیس) فرمود
من از او بهترم؛ مرا از آتش آفریدي و او رااز گِل » : گفت «!؟ چه چیزي تو را بازداشت که (سجده کنی و به آدم) سجده نکردي
مقصود از قیاس «1» . نکتهها و اشارهها: 1. سخن ابلیس که در آیهي فوق بیان شده، یک نوع قیاس ظنّی و بی أساس است «! آفریدي
آن است که یک موضوع را با موضوع دیگري که از برخی جهات شباهت دارد، مقایسه کنیم و همان حکمی را که براي موضوع
اول اجرا میشود، بر موضوع دوم جاري کنیم، در حالی که فلسفه و اسرار آن را نمیدانیم. این قیاس معمولًا بر اساس حدس استوار
نخستین » : است و از این رو علمی نیست، و از احادیث اهل بیت علیهم السلام نیز حکایت شده که قیاس را منع کرده، و فرمودهاند
2. قیاس بر دو گونه است: ص: 42 «2» . سپس به آیهي فوق استشهاد کردند ،«. قیاس کننده شیطان بود
الف) قیاسی که علت آن در متن آیه یا حدیث بیان شده باشد یا عقل انسان علت آن را درك کند، که در این صورت میتوان
حکم یک مورد را به موارد دیگر سرایت داد، مثلًا اگر پزشک به شما بگوید: پرتقال نخور، چون ترش است، شما متوجه میشوید
که هرگونه ترشی براي شما بد است و این حکم را به همهي میوههاي ترش سرایت میدهید. ب) قیاسی که علت آن در متن بیان
نشده باشد؛ مثل آن که کسی بخواهد نسخهي یک بیمار را براي بیمار مشابه اجرا کند به این دلیل که بیماري آنان شبیه هم دیگر و
درمان آنها یکسان است. هیچ انسان خردمندي این کار را جایز نمیداند؛ چرا که این قیاس گاهی سرچشمهي خطرهاي جبران
3. در برخی احادیث آمده است: اگر احکام خدا با قیاس سنجیده شود، دین «1» . ناپذیر است. این قیاس در نزد شیعه ممنوع است
و در برخی دیگر از احادیث از امام صادق علیه السلام به نقل از پیامبر «2» . خدا از بین میرود، یا فساد آن بیشتر از صلاح آن است
اعظم صلی الله علیه و آله حکایت شده که کسی که امر دین را با قیاس بسنجد، خدا در روز قیامت، او را با ابلیس، قرین خواهد
مخالفت اهل بیت علیهم السلام با قیاس به خاطر خطرهایی است که در اثر عدم آگاهی انسان از تمام اسرار احکام الهی به «3» . کرد
وجود میآید؛ اگر پاي قیاس به مسائل مذهبی کشیده شود، ضابطهاي براي احکام باقی نمیماند و هر کس تفسیر قرآن مهر جلد
هفتم، ص: 43 میتواند بر اساس حدس و گمان خود، حکمی صادر کند. 4. ابلیس میپنداشت که آتش برتر از خاك است و این
یکی از اشتباهات ابلیس بود؛ و شاید هم میدانست و تکبر میورزید و آگاهانه دروغ میگفت. او آفرینش مادي خود را با آدم
مقایسه میکرد و میپنداشت که برتري آتش در پارهاي از جهات، دلیل بر برتري ابلیس بر انسان است، اما این یک قیاس باطل بود.
5. قیاس شیطان از دو جهت اشکال داشت: نخست آن که آتش از خاك برتر نیست؛ خاك سرچشمهي انواع برکات و مواد حیاتی
است، در حالی که آتش چنین نیست. دوم آن که امتیاز آدم بر دیگران به آن نبود که از خاك آفریده شده بود، بلکه به همان روح
الهی بود که در او دمیده شده و مقام خلافت و نمایندگی خدا به او عطا شده بود؛ به تعبیر روایات اهل بیت علیهم السلام، نورانیت
6. نژادپرستی، خود برتربینی و قیاس، شیطان را به جبههگیري در مقابل خدا کشاند، به طوري که از «1» . آدم ملاك برتري او بود
دستور الهی به سجده بر آدم سرپیچی کرد و از درگاه الهی رانده شد. آري؛ تنها شناخت خدا کافی نیست بلکه تسلیم در برابر او
هم لازم است. آموزهها و پیامها: 1. خود برتر بینی و قیاس، انسان را به مخالفت پروردگار میکشاند. 2. با مطالعهي تاریخ شیطان،
از سرنوشت انحرافآلود او عبرت بگیرید. 3. تکبّر نورزید و با دستورات الهی مخالفت نکنید که راه شیطانی است. *** تفسیر
قرآن مهر جلد هفتم، ص: 44 قرآن کریم در آیهي سیزدهم سورهي اعراف به نقش تکبّر در سقوط، ذلّت و اخراج شیطان اشاره
صفحه 14 از 118
پس از آن (مقام) فرو آي؛ تو » : کرده، میفرماید: 13 . قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا یَکُونُ لَکَ أَنْ تَتَکَبَّرَ فِیهَا فَاخْرُجْ إِنَّکَ مِنَ الصَّاغِرِینَ گفت
نکتهها و اشارهها: 1. نافرمانی شیطان و «. [شایستگی نداري که در آن (مقام) تکبّر ورزي. پس بیرون شو، که تو از کوچک شدگانی
سجده نکردن او بر آدم، یک گناه عادي و ساده نبود، بلکه نوعی سرکشی و تکبّر همراه با انکار مقام حکمت پروردگار بود؛ زیرا
آن بود که فرمان تو در مورد سجده بر آدم بدین معناست که انسان پست را بر من، « من از آدم بهترم » : معناي این جمله که گفت
که برتر هستم، ترجیح دادهاي و این خلاف علم و حکمت است. از این روست که شیطان تمام مقامهاي خویش را در درگاه الهی
2. مفسران قرآن در مورد این که شیطان از مقام و درجهي خویش اخراج شد یا از بهشت و آسمان معنوي، «1» . از دست داد
اما نتیجهي این دیدگاهها تفاوت چندانی با هم ندارند. 3. همهي بدبختیهاي شیطان نتیجهي تکبّر و خود «2» ، اختلاف نظر دارند
برتربینی او بود. در حدیثی از امام سجاد علیه السلام حکایت شده که فرمودند: گناهان سرچشمههایی دارند؛ اولین سرچشمهي گناه،
است « حرص » است و این گناه ابلیس بود و به خاطر آن از انجام فرمان خدا امتناع کرد و تکبّر ورزید و از کافران شد؛ سپس « تکبّر »
است که « حسد » که سرچشمهي گناه (و ترك اولی از ناحیهي آدم و حوا شد؛ سپس ص: 45
4. در آیات فوق گفت و گوي خدا با شیطان بازگو شده است، شاید گفت و گوي «1» . سرچشمهي گناه فرزند آدم (قابیل) گردید
5. این آیه ذلت و کوچکی را، کیفر تکبّر و «2» . خدا با شیطان از طریق الهام درونی یا به واسطهي برخی فرشتگان بوده است
خودبزرگبینی شیطان معرفی کرد؛ این نوعی تناسب میان گناه و کیفر است. 6. از این آیه و احادیث اهل بیت علیهم السلام استفاده
میشود. از امام علی علیه السلام حکایت شده که فرمودند: از ابلیس عبرت بگیرید، «3» ( میشود که تکبّر سبب نابودي عمل (: حَبْط
آموزهها و پیامها: 1. تکبّر و خود برتربینی در برابر خدا، عامل «4» . که چگونه عمل طولانی خود را با لحظهاي تکبّر نابود کرد
سقوط و اخراج انسان از درگاه الهی است. 2. تکبّر، کیفري ذلّتبار در پی دارد. 3. تکبّر نورزید که سقوط میکنید. 4. راه
تکبّرآمیز شیطان را نپویید که اعمال نیک شما را نابود میکند. *** قرآن کریم در آیات چهاردهم و پانزدهم سورهي اعراف به
14 و 15 . قَالَ أَنظِرْنِی مهلت خواهی ابلیس و پذیرش درخواست او اشاره میکند و میفرماید: ص: 46
خدا] فرمود: ] *«. مرا تا روزي که (مردم) برانگیخته خواهند شد، مهلت ده » : إِلَی یَوْمِ یُبْعَثُونَ* قَالَ إِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ [ابلیس گفت
نکتهها و اشارهها: 1. چرا خدا شیطان را آفرید؟ مفسران قرآن به این پرسش این گونه پاسخ «. در واقع تو از مهلت داده شدگانی »
دادهاند: اولًا، شیطان در اصل پاك و بیعیب آفریده شده بود و به همین دلیل سالها عبادت کرد و در زمرهي فرشتگان مقرب قرار
گرفت، اما بر اثر سرکشی و تکبّر از درگاه الهی رانده شد. ثانیاً، وجود شیطان نه تنها براي پویندگان راه حق زیان بخش نیست، بلکه
ثالثاً، شیطان و شیطانصفتها وسیلهي «1» . رمز تکامل آنهاست؛ چرا که تکامل در میان تضادها و در برابر دشمن قوي تحقق مییابد
امتحان و آزمایش انسانها هستند؛ پس وجود آنها در نظام کامل هستی ما ضروري است. رابعاً، شیطان در واقع اشارهاي به وجود
2. چرا «2» . تضادّ در حیات است که انسان باید با قدرت تفکّر و اندیشه و رهیابی صحیح، راه خود را در این مجموعه تضادها بیابد
خدا به شیطان مهلت داد و او را پس از گناه و سرکشی آزاد گذاشت؟ مفسران قرآن به این پرسش این گونه پاسخ دادهاند که اولًا،
ادامهي حیات شیطان به عنوان یک نقطهي منفی و دشمن، براي تقویت نقاط مثبت انسانها مؤثر و مفید است. تفسیر قرآن مهر جلد
هفتم، ص: 47 ثانیاً، شیطان پس از انجام آن گناه بزرگ، در مقابل عباداتی که انجام داده بود، از خدا تقاضاي عمر طولانی کرد،
ثالثاً، هر گونه مهلتی نعمت «1» . که بر طبق قانون عدالت الهی پذیرفته شد. در برخی احادیث نیز به این مطلب اشاره شده است
نیست. گاهی خدا به گناهکاران مهلت میدهد تا با گناه بیشتر بر عذاب خود بیفزایند. رابعاً، هر چند خداوند به شیطان مهلت داد و
او را در وسوسهگري آزاد گذاشت، اما انسان را هم در مقابل او بیدفاع نگذاشت، بلکه او را با نیروي خرد مجهّز کرد و فطرت
انسان میتواند به کمک این «2» . پاك و عشق به تکامل را در درونش آفرید و فرشتگانی الهامبخش و حمایتگر برایش قرار داد
عوامل در برابر شیطان و وسوسههاي او مقاومت کند و پیروز شود و تکامل یابد. 3. آیات فوق نشان دهندهي لطف و حکمت الهی
صفحه 15 از 118
است که حتی دعا و درخواست دشمن خود را نیز میپذیرد، ولی تصریح نشده است که چه اندازه از تقاضاي شیطان پذیرفته شده، و
پس تمام «3» «. به تو تا روز معینی مهلت داده خواهد شد » : تا چه موقع به او مهلت داده شده ولی در آیات دیگري آمده است که
تقاضاي شیطان به اجابت نرسیده بلکه به اندازهاي که خدا میخواهد و تا وقت معینی به او مهلت داده شد. در برخی احادیث
و در برخی احادیث حکایت شده که تا آخر جهان به او «4» حکایت شده که تا زمان قیام امام عصر (عج) به او مهلت داده شد
مهلت داده شد؛ البته جمع بین این ص: 48 احادیث مانع ندارد، چون زمان ظهور حضرت به پایان جهان
نزدیک است. 4. شیطان هم مبدأ هستی و هم معاد را میشناخت، اما لغزش او در تکبّر و سرکشی بود. آري؛ لغزشهاي اخلاقی و
. گناه، افراد آگاه را نیز به سقوط میکشاند. آموزهها و پیامها: 1. شیطان همواره در کنار انسان و در صدد فریب اوست. 2
درخواست دشمنان خود را بشنوید و تا آن جا که ممکن است جواب مثبت دهید. *** قرآن کریم در آیات شانزدهم و هفدهم
سورهي اعراف با اشاره به هدف شوم و توطئهها و حیلههاي شیطان میفرماید: 16 و 17 . قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِ رَاطَکَ
پس به سبب » : الْمُسْتَقِیمَ* ثُمَّ لَآتِیَنَّهُم مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ [شیطان گفت
آن که مرا (با این آزمایش) فریفتی (و رسوا کردي)، حتماً براي (انحرافِ) آنان، بر [سر] راه راست تو خواهم نشست. * سپس از
پیش رویشان و از پشت سر آنان، و از طرف راستشان و از طرف چپ آنان، قطعاً به سراغشان میروم؛ و اکثر آنان را سپاسگزار
نکتهها و اشارهها: 1. خدا شیطان را آزمود و او در آزمایش شکست خورد و از درجهي اعتبار ساقط گردید، ولی «. نخواهی یافت
شیطان این آزمایش الهی را فریب خدا خواند، و این نوعی فرافکنی بود که گناهِ سرکشی خود را به دوش دیگران انداخت. تفسیر
2. شیطان، دشمن خطرناکی براي انسان هاست؛ زیرا راه مستقیم و انحرافی و کمینگاهها را میشناسد. قرآن مهر جلد هفتم، ص: 49
آري؛ او انسان را، در همهي ابعاد زندگی مادي و معنوي، محاصره میکند و به هر وسیله و از هر طرف میکوشد که انسان را
گمراه سازد. 3. در برخی احادیث از امام صادق علیه السلام حکایت شده که مقصود از راه مستقیم در این جا امام علی علیه السلام
را بیان میکند ولی مفهوم آیه منحصر در این « راه مستقیم » البته این گونه احادیث یکی از مصداقهاي کامل و روشن «1» . است
مورد نیست. 4. در حدیث دیگري از امام باقر علیه السلام حکایت شده که به یار وفادار خویش زُراره گفت: مقصود شیطان (در
چون لازم نیست کسانی را که منحرف ) «2» گمراه ساختن و کمین کردن)، تو و دوستان تو هستید، اما با افراد دیگر کاري ندارد
شدهاند، دوباره منحرف سازد.) 5. در حدیثی از امام باقر علیه السلام حکایت شده که منظور از آمدن شیطان از پیش رو آن است
که جهان آخرت را، که در پیش است، در نظر انسان سبک و ساده جلوه میدهد؛ و مقصود از پشت سر آن است که انسانها را به
گردآوري اموال و ثروت براي فرزندان و وارثان و بخل در پرداخت حقوق واجب دعوت میکند؛ و منظور از طرف راست این
است که امور معنوي را با ایجاد شبهات و شک و تردید، ضعیف میسازد؛ و مقصود از طرف چپ آن است که لذتهاي مادي و
یادآوري این نکته مفید است که این گونه احادیث «1» . شهوات را در نظر انسان ص: 50 جلوه میدهد
برخی مصادیق مهم آیه رابیان میکند، و مفهوم آیه منحصر به همین توطئههاي شیطان نمیشود. 6. یکی از اهداف توطئههاي
شیطان، ضعیف کردن روح سپاسگزاري در انسان است و در همین راستاست که هر کس به دام شیطان میافتد از ذکر خدا و نماز
و عبادات دیگر که نوعی سپاسگزاري و شکر حق است، دور میشود. 7. دامهاي بزرگ شیطان را بشناسیم: امام عارفان در مورد
دامهاي شیطان مینویسند: از دامهاي بزرگ ابلیس آن است که در ابتدا بنده را به غرور کشاند و او را به این وسیله افسار گسیخته
کند و ازمعاصی کوچک به بزرگ و از آن به کبائر و موبقات کشد و چون مدتی با او بدین منوال بازي کرد و او را به خیال رجاء
(: امید) به رحمت، به وادي غرور کشاند، در آخر کار، اگر در او نورانیّتی دید که احتمال توبه و رجوع داد، او را به یأس از رحمت
و این دام بزرگی است که بنده را از درِ خانه خدا روي «. از تو گذشته و کار تو اصلاح شدنی نیست » : و قنوط کشاند و به او گوید
ص: 51 آموزهها و پیامها: 1. شیطان در کمین «2» . گردان کند و دست او را از رحمت الهی کوتاه نماید
صفحه 16 از 118
شماست (پس مواظب توطئههاي او باشید). 2. شما توسط شیطان محاصره شدهاید (پس مواظب خودتان باشید). 3. آموزه آیات این
که راه مستقیم الهی را بروید و سپاسگزاري کنید (تا توطئههاي شیطان را خنثی سازید.) *** خداي متعال در آیهي هجدهم
سورهي اعراف بار دیگر فرمان اخراج شیطان را صادر میکند و میفرماید: 18 . قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُوماً مَدْحُوراً لَمَن تَبِعَکَ مِنْهُمْ
از آن (مقام)، با ننگ و خواري، بیرون شو! (و سوگند) که هر کس از آنان تو را پیروي » : لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنکُمْ أَجْمَعِینَ [خدا] فرمود
کند، حتماً جهّنم را از همه شما پر میکنم. نکتهها و اشارهها: 1. در آیهي سیزدهم همین سوره نیز دستور طرد شیطان از مقام و
این به خاطر لجاجت شیطان در نافرمانی «1» . رتبهاش صادر شد، اما در این آیه، طرد شیطان همراه با تحقیر و خواري صورت گرفت
و توطئهي گمراه ساختن انسانها بود؛ یعنی گناهی بر گناه خویش افزود و از این رو با او شدیدتر برخورد شد. 3. با همهي وسوسهها
و توطئههاي شیطانی، جبري در کار نیست؛ این انسان است که خود راه انحراف و گمراهی را انتخاب میکند و از شیطان پیروي
ي پاداش به « وعده » 4. خدا گاهی میکند و راهی دوزخ میشود و یا به راه مستقیم گام مینهد. ص: 52
« وعید » نیکوکاران میدهد و این وعدهها تخلفناپذیر است؛ چون خلف وعده با عدل و حکمت الهی ناسازگار است؛ اما گاهی نیز
اگر بر اثر «. جهنم را از پیروان شیطان پُر میسازد » : میدهد، یعنی بدکاران را تهدید به عذاب میکند، مثل آیهي فوق که فرمود
رحمت الهی این گونه وعیدها عملی نشود، اشکالی ندارد، چون نه تنها خلف وعده و خلاف حکمت و عدالت نیست، بلکه رحمت
و بخششی است از جانب مولاي مهربان به بندگان گناهکار. آموزهها و پیامها: 1. شیطان از درگاه الهی رانده شد و پیروانش گرفتار
خشم و آتش الهی هستند. 2. از شیطان پیروي نکنید که فرجامی عذابآلود دارد. *** قرآن کریم در آیهي نوزدهم سورهي
اعراف به سکونت آدم و همسرش در باغ بهشت و آزمایش آنها اشاره میکند و میفرماید: 19 . وَیَا آدَمُ اسْکُنْ أَنتَ وَزَوْجُکَ الْجَنَّۀَ
فَکُلَا مِنْ حَیْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونَا مِنَ الْظَّالِمِینَ و اي آدم! تو و همسرت در باغ آرام گیرید، و از هر جا میخواهید
نکتهها و اشارهها: آیهي 35 سورهي بقره مشابه این آیه «. بخورید، و [لی نزدیک این درخت نشوید؛ که از ستمکاران خواهید بود
است و تکرار آن در این جا به خاطر اهمیت مطلب یا کامل شدن جریان داستان شیطان است که در این سوره آمده است. در
سورهي بقره نکتهها و اشارهها و پیامها و آموزههاي آیه به ص: 53 صورت کامل بیان شد و در مورد
بهشت آدم که باغی سرسبز در زمین بود و نیز درخت ممنوعه و آزمایش آدم توضیح داده شد. *** قرآن کریم در آیات بیستم و
بیست و یکم سورهي اعراف به وسوسهگري شیطان و نیرنگهاي او براي فریب آدم اشاره میکند و میفرماید: 20 و 21 . فَوَسْوَسَ
لَهُمَ ا الشَّیْطَ انُ لِیُبْدِيَ لَهُمَ ا مَا ووُرِيَ عَنْهُمَ ا مِن سَوْءَاتِهِمَ ا وَقَالَ مَا نَهَاکُمَا رَبُّکُمَا عَنْ هذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَکُونَا مَلَکَیْنِ أَوْ تَکُونَا مِنَ
الخَالِدِینَ* وَقَاسَمَهُمَا إِنِّی لَکُمَا لَمِنَ النَّاصِ حِینَ و شیطان آن دو را وسوسه کرد، تا آنچه را از شرمگاههاي آنان از ایشان پنهان بود،
پروردگارتان شما را از این درخت منع نکرده، جز براي آن که [مبادا] دو فرشته شوید، یا از » : براي شان آشکار سازد؛ و گفت
و [ابلیس براي آن دو [: آدم و حوّا] سوگند یاد کرد که من قطعاً از خیرخواهان شما هستم. نکتهها و *«. ماندگاران (باغ) گردید
اشارهها: 1. شیطان که به خاطر سجده نکردن بر آدم از درگاه الهی رانده شده بود، تصمیم گرفت از انسان انتقام بگیرد. او
میدانست که اگر آدم از آن درخت ممنوع بخورد، از باغ بهشت اخراج میشود؛ از این رو به وسوسهي آدم و حوا پرداخت، تا از
آن درخت ممنوع بخورند. 2. شیطان براي منحرف ساختن آدم، از علاقه و عشق ذاتی انسان به تکامل و زندگی جاوید استفاده
. کرد؛ از این رو این گونه جلوه داد که نه تنها خوردن از آن درخت زیانی ندارد، بلکه سبب عمر جاویدان یا فرشته شدن میشود. 3
شیطان در وسوسههاي خود و براي فریب انسان، چهرهاي ص: 54 خیرخواهانه و دوستانه به خود میگیرد
و کارهاي بد را خوب جلوه میدهد و زشتیها را توجیه میکند؛ چرا که انسان فطرتاً از کار زشت بیزار است و براي انجام آن «1»
لازم است که توجیه شود. 4. شیطان پیامبران الهی را هم رها نمیکند و در صدد فریب آنها نیز برمیآید. آري؛ وسوسهگري کار
شیطان است ولی انسان آزاد است و کسی او را به کار بد مجبور نمیسازد. 5. هدف شیطان آن بود که زشتیهاي مخفی انسان را
صفحه 17 از 118
و آدم را از بهشت محروم کند. هنوز هم شیطان صفتان در جامعهي انسانی بر آناند که زشتیهاي مردم را آشکار و «2» آشکار
انسانها را از مقامات عالی و تکامل محروم سازند. 6. شیطان به فلسفه و علل احکام اشاره کرد و کار خود را از این راه به پیش برد.
او تلاش کرد که فلسفه و حکمت نهی الهی (به درخت ممنوعه نزدیک نشوید) را تحریف کند و آدم را فریب دهد. 7. قسم دروغ
یکی از وسیلههاي فریب شیطان است. او از این راه براي منحرف ساختن آدم و همسرش استفاده کرد. آري؛ شیطان اولین کسی بود
که از سوگند دروغ براي پیشبرد اهداف خود استفاده کرد. قرآن کریم در آیات متعددي، سوگند دروغ را یکی از ویژگیهاي
و در آیهاي دیگر اشاره میکند که هر کس زیاد سوگند یاد ص: 55 میکند، «3» منافقان برمیشمرد
. آموزهها و پیامها: 1. شیطان به دنبال آشکار کردن بديها و به سقوط کشاندن شماست. 2 «1» . شایستهي پیروي کردن نیست
مواظب وسوسه گري و فریبکاري شیطان باشید، که کار خود را با توجیه پیش میبرد. 3. تحریف فلسفهي احکام و نیکو جلوه دادن
بديها از ابزارهاي شیطانی است. 4. سوگند دروغ، کاري شیطانی است. 5. دشمن ممکن است از علاقه به جاودانگی و اعتقادات
شما به نفع خود سود ببرد، پس به هر سوگند و شعار خیرخواهانهاي اطمینان نکنید. *** قرآن کریم در آیهي بیست و دوم سورهي
اعراف به فریب خوردن آدم و همسرش و عواقب آن اشاره میکند و میفرماید: 22 . فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا
سَوْءَاتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِ فَانِ عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّۀِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَکُمَا عَن تِلْکُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَکُمَا إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمَا عَدُوٌّ مُبِینٌ
و آنان را با فریب (از مقامشان) فرو آورد و هنگامی که از [میوه آن درخت چشیدند، شرمگاههاي آنان بر ایشان آشکار شد؛ و
مگر شما را از آن درخت منع » : شروع به قرار دادن برگ (هاي درختان) باغ بر خودشان کردند؛ و پروردگارشان آنان را ندا داد که
. ص: 56 نکتهها و اشارهها: 1 «!؟ نکردم، و به شما نگفتم که شیطان برایتان دشمنی آشکار است
وسوسهگري و فریبکاري شیطان سرانجام در آدم و همسرش تأثیر کرد و آنها از آن درخت ممنوع خوردند. آري؛ شیطان با طناب
3. هنگامی که آدم و «1» . مکر و فریب، آدم را از آن مقام والایش فرود آورد و به چاهسار مشکلات و دوري از رحمت حق افکند
حوا از درخت ممنوع خورد، بلافاصله آثارش ظاهر شد و آدم و همسرش از لباس بهشتی، که لباس کرامت، تقوا و بندگی و احترام
البته ؛«3» که آدم و همسرش قبل از ارتکاب این خلاف، برهنه نبودند «2» خدا بود، برهنه شدند. 4. از آیات قرآن استفاده میشود
قرآن نامی از پوشش آنان نمیبرد، ولی آن پوشش نشانهي شخصیت آدم و حوّا و احترام آنها به شمار میآمد که در اثر خوردن از
5. از مقایسهي تعبیر این آیه و آیهي نوزدهم همین سوره در مورد درخت ممنوع استفاده «4» . درخت ممنوع، از آنان گرفته شد
میشود که آدم و حوا پس از خوردن از درخت ممنوع، آن قدر از مقام قرب پروردگار دور شدند که حتی از درختان بهشتی تفسیر
قرآن مهر جلد هفتم، ص: 57 نیز فاصله گرفتند؛ در آیهي نوزدهم با اشاره به نزدیک سخن گفته شد و در این آیه با اشاره به دور و
6. مفسران قرآن، براي آیهي فوق دو تفسیر ارائه کردهاند: نخست آن که خوردن از آن «1» . با ندا با آنان سخن گفته میشود
یعنی خداوند دستور داده بود که از درخت ممنوع نخورند، چرا که آن کار «2» ؛ درخت حرام نبود، بلکه ممنوعیت آن ارشادي بود
سبب زحمت و رنج انسان میشد و نتیجهاش بیرون رفتن از باغ بهشت بود؛ پس در واقع آدم گناه نکرد و فقط خودرا به زحمت
انداخت. دومین تفسیر آن است که خوردن از آن درخت، مکروه بود، نه حرام؛ اما از آن جا که آدم خلیفه و جانشین و نمایندهي
خدا بود و از مقام والایی برخوردار بود، چنین مخالفتی- هر چند کوچک- با شأن و مقام او سازگار نبود؛ از این رو گفتهاند که این
عمل آدم علیه السلام، عصیان نسبی یا ترك اولی بود، گناه و عصیان مطلق؛ یعنی این عمل نسبت به مقام شامخ آدم عصیان و
7. شیطان به دنبال فرهنگ برهنگی «3» . نافرمانی به شمار میرفت هر چند اگر از یک انسان عادي سر میزد، آن قدر مهم نبود
است و میخواهد انسان را از لباس تقوا و بندگی خدا دور سازد، ولی انسان فطرتاً به دنبال پوشش و حیاست و از برهنگی بیزار
است؛ از این رو پس از فریبکاري شیطان، آدم به دنبال پوشاندن زشتیهاي خود برآمد. آموزهها و پیامها: 1. مخالفت با دستورات
2. یکی از حربههاي شیطان فریب و الهی و بیتوجهی به دشمنی شیطان، پیامدهاي منفی دارد. ص: 58
صفحه 18 از 118
. غرور است (که بدین وسیله انسان را به سقوط میکشاند). 3. شیطان دشمن آشکار شماست (پس مراقب توطئههاي او باشید). 4
شیطان به دنبال فرهنگ برهنگی است، اما شما به دنبال حیا و پوشش باشید. 5. فریب خوردگان شیطان را سرزنش کنید که چرا به
هشدارها توجه نکردند. *** قرآن کریم در آیهي بیست و سوم سورهي اعراف به پشیمانی آدم و حوّا اشاره میکند و میفرماید:
اي پروردگار ما! به خودمان ستم ] » : 23 . قَالا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَ نَا وَإِن لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ [آدم و حوّا] گفتند
نکتهها و اشارهها: 1. آدم و حوّا، سرانجام از «. کردیم؛ و اگر ما را نیامرزي و به ما رحم نکنی، حتماً از زیانکاران خواهیم بود
نقشههاي شیطانی ابلیس و نتایج شوم آن آگاه شدند و به سوي خدا بازگشتند. 2. این آیه به ما میآموزد که نخستین گام در راه
توبه و بازگشت، این است که انسان از مرکب غرور پایین آید و در درگاه خدا به خطاي خویش اعتراف کند؛ این اعتراف، در مسیر
تکامل و سازندگی او را یاري میرساند؛ و گام دوم، درخواست آمرزش از خداست تا انسان پاك شود؛ و گام سوم درخواست
رحمت الهی است تا توفیق یار شود و انسان بتواند به طرف سازندگی و تکامل و سعادت رهسپار گرد. 3. حضرت آدم علیه السلام
تفسیر «. اگر ما را نبخشی از زیانکاران خواهیم بود » : بلکه گفت « خدایا ما را ببخش » : در برابر خدا ادب را کاملًا رعایت کرد؛ نگفت
قرآن مهر جلد هفتم، ص: 59 این تعبیر هم شدت نیاز آدم را میرساند و هم بسیار مؤدبانه است. 4. هرگونه نافرمانی خدا، ظلم به
خویشتن است؛ چرا که انسان خود را از برنامههاي سازنده و تکامل بازمیدارد و راه سقوط و عقب ماندگی رابه روي خود
میگشاید. آدم علیه السلام گناه نکرده بود، اما همان ترك اولی سبب شد که از مقام والایش فرود آید؛ و این نوعی ستم به خویش
بود. 5. هرگونه نافرمانی در برابر خدا، انسان را از تکامل و سعادت بازمیدارد و گرفتار خسران و زیان میکند؛ از این روست که
در آیهي فوق آدم علیه السلام گفت اگر ما را نیامرزي، از زیانکاران خواهیم بود. آموزهها و پیامها: 1. نافرمانی خدا، ستم به خویش
و موجب زیانکاري است. 2. هرگاه از خدا نافرمانی کردید، اعتراف و توبه کنید و از خدا آمرزش و رحمت بخواهید. *** قرآن
کریم در آیهي بیست و چهارم سورهي اعراف به هبوط آدم و اخراج او از بهشت اشاره میکند و میفرماید: 24 . قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُکُمْ
از مقام خویش) فرو آیید، در حالی که برخی از شما دشمن ) » : لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَی حِینٍ [خدا] فرمود
نکتهها و اشارهها: 1. مشابه این آیه، «. برخی [دیگر] هستید؛ و براي شما در زمین، تا زمانی [معین قرارگاه و وسیله بهرهبرداري است
آیهي 37 سورهي بقره است. تکرار این آیه براي تکمیل داستان آدم در این سوره و یا براي یادآوري و تأکید و نشان دادن اهمیت و
ص: 60 عبرتآموزي آن است. 2. خدا توبهي آدم علیه السلام را پذیرفت و ترك اولاي او را بخشید،
3. ظاهر آیه «1» . اما اثر وضعی عمل او، باقی ماند؛ یعنی تأثیر نافرمانی خدا، اخراج از باغ بهشت و هبوط بود که دامن گیر آدم شد
آن است که آدم و حوا و شیطان همگی محکوم به هبوط شدند. مقصود از هبوط در آیهي فوق، یا سقوط معنوي و دوري از مقام
قرب الهی است و یا اخراج از باغ بهشت و یا هر دو. 4. تزاحم و درگیري انسانها با هم دیگر و با شیطان ادامه خواهد داشت، همان
گونه که در هر عصر میبینیم. آموزهها و پیامها: 1. آدم و حوا، به خاطر یک نافرمانی کوچک، سقوط کردند (پس شما مواظب
باشید). 2. زندگی و بهرهوري از دنیا دایمی نخواهد بود (پس بدان دل نبندید). 3. دنیا محل درگیري و اختلاف است (پس خود را
آماده سازید). 4. خلافکاري نکنید که گرفتار پیامدهاي آن خواهید شد. *** قرآن کریم در آیهي بیست و پنجم سورهي اعراف به
در آن » : مراحل سرنوشت انسانها در زمین اشاره کرده، میفرماید: 25 . قَالَ فِیهَا تَحْیَوْنَ وَفِیهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ [خدا] فرمود
ص: 61 «. [زمین زندگی میکنید، و در آن میمیرید؛ و (در رستاخیز) از آن بیرون آورده میشوید
اشاره شده که عبارتاند از: زندگی در این جهان، مرگ «1» نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه به سه مرحلهي اساسی سرنوشت انسان
انگیزش از » صورت میگیرد، اما در مورد رستاخیز فرمود « در زمین » یا پُل عبور، و رستاخیز. 2. در مورد مرگ و زندگی فرمود
این تفاوت تعبیر شاید اشاره به آن باشد که استقرار نهایی انسان در رستاخیز، در محلی غیر از .« در زمین است » است و نفرمود « زمین
زمین است؛ البته این تعبیر میتواند اشاره به معاد جسمانی نیز باشد. آموزهها و پیامها: 1. زندگی شما منحصر به مرحلهي دنیا نیست،
صفحه 19 از 118
بلکه مرگ و رستاخیز نیز در پیش است. 2. در اندیشهي مرگ و معاد باشید. ***
لباس و فواید آن
قرآن کریم در آیهي بیست و ششم سورهي اعراف به اقسام لباس انسانها اشاره میکند و میفرماید: 26 . یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ
لِبَاساً یُوَارِي سَوْءَاتِکُمْ وَرِیشاً وَلِبَاسُ التَّقْوَي ذلِکَ خَیْرٌ ذلِکَ مِنْ آیَاتِ اللّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ اي فرزندان آدم! در حقیقت لباسی براي
شما فرو فرستادیم، که شرمگاههاي شما را میپوشاند و مایه زینت است؛ و [لی پوشش (خودنگهداري و) پارسایی، این بهتر است؛
این [ها] از نشانههاي خداست، باشد که آنان متذکّر شوند. ص: 62 نکتهها و اشارهها: 1. برخی از
معنا کرده، و برخی از « سپر جنگی » و حتی « حیا » ،« عمل صالح » ،« لباس جنگ » ،« لباس عبادت » را ««2» تقوي «1» لباس » مفسران قرآن
در برخی احادیث «3» . یا لباس معنوي دانستهاند که جان انسان را حفظ میکند « روح تقوا و پرهیزکاري » آنان هم آن را به معناي
ولی آیهي فوق میتواند معناي وسیعتري داشته باشد و تمام موارد و مصادیق گفته «4» ، آمده است که لباس تقوا همان عفاف است
شده را شامل گردد. 2. وجه شباهت تقوا و خودنگه داري با لباس، این است که لباس بدن انسان را از سرما و گرما حفظ میکند و
عیوب جسمانی انسان را میپوشاند، و زینت انسان است؛ تقوا نیز روح انسان را از زیان گناهان حفظ میکند و زشتی بسیاري از
نزول و » گناهان را میپوشاند و بهترین زینت براي شخصیت انسان است. به از پرهیزکاري زیوري نیست. (پروین) 4. مقصود از
در قرآن «1» لباس در این آیه، فرو فرستادن لباس از بالا به ص: 63 پایین نیست، بلکه این تعبیرات « فرود
به معناي نزول مقامی است؛ یعنی نعمتها از مقام والاي پروردگار، به بندگان ارزانی شده است. 5. در آیهي مورد نظر به دو
اشاره شده است. برخی از لباسها انسان را از خطرهاي « پوشاندن زشتیها و زیبانمایی » فایدهي مهم و فلسفهي اساسی لباس، یعنی
احتمالی حفظ میکند، مانند لباسهاي فضانوردان، مأموران آتشنشانی، غواصان و کارگران معادن و مراکز هستهاي؛ همان طور که
گاهی نکات منفی نیز در لباسها جلوهگر میشود و وسیلهي ترویج فرهنگ بیگانه میگردد و فلسفهي اصلی لباس تحت الشعاع قرار
میگیرد، گاهی نیز کمبودهاي روانی و عقدهي حقارت افراد را نشان می دهد و هم چنین وسیلهاي براي ثروتاندوزي و تفاخر و
مدپرستی میشود. 6. در روایتی حکایت شده که هیئتی از مسیحیان نجران با لباسهاي فاخر ابریشمی خدمت پیامبر اسلام صلی الله
علیه و آله رسیدند، ولی حضرت آنان را نپذیرفت. آنها از حضرت علی علیه السلام سبب رويگردانی پیامبر صلی الله علیه و آله را
جویا شدند و ایشان اشاره کردند که شاید به سبب لباسهاي فاخر شما باشد. آنان لباسهاي گران قیمت ابریشمی را از تن بیرون
کردند و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله آنان را به حضور پذیرفتند و فرمودند: سوگند به خدایی که مرا به حق فرستاده است،
به جاي پردهي تقوا که عیب جان بپوشاند ز جسم «2» . نخستین بار که اینها بر من وارد شدند، دیدم که شیطان نیز همراه آنان است
آویختم این پردههاي پرنیانی را (پروین) 7. تجمّل و زیبا کردن خویش با لباسهاي زیبا (تا آن جا که به اسراف کشیده نشود) مانعی
8. یکی از روشهاي قرآن کریم آن است که جنبهي معنوي و مادي را با هم میآمیزد. در این جا هم لباس مادي را «1» . ندارد
همراه با لباس معنوي مطرح کرد تا ارتباط و لزوم همراهی آنها را یادآوري کند. آموزهها و پیامها: 1. انسان به لباسهاي مادي و
معنوي نیازمند است، ولی لباس معنوي مهمتر است. 2. از لباس استفادهي مثبت کنید و آن را براي عیبپوشی و زیبانمایی به کار
ببرید. 3. لباس ها را نعمت الهی و وسیلهي بیداري و یاد او بدانید. *** ص: 65 اقسام لباس و
2. لباس .( ویژگیهاي آن اقسام لباس: الف) لباس مادي و فواید آن: 1. لباس براي پوشاندن شرمگاههاي انسان است (اعراف، 26
3. شیطان می خواهد لباس آدم از او جدا شود تا شرمگاههایش آشکار گردد (اعراف، .( مایهي زینت (و زیبایی) است (اعراف، 26
2. از امام علی .( 4. از زیورآلات دریایی بپوشید (فاطر، 12 ). ب) لباس معنوي: 1. لباس تقوا و پارسایی بهتر است (اعراف، 26 .(27
ج) لباس بهشتیان: 1. لباس بهشتیان از حریر است (حج، 23 و فاطر، .« لباس افراد پارسا، میانهروي است » علیه السلام حکایت شده که
صفحه 20 از 118
.2 .( 2. لباسهاي بهشتیان از حریر نازك و ضخیم است (دخان، 53 ). د) لباس همسر: 1. زنان شما لباس شما هستند (بقره، 187 .(33
2. لباس .( مردان لباس زنان هستند (بقره، 187 ). ه) لباس هاي کنایی: 1. شب، لباس (و پوشش) شماست (فرقان، 47 و نبأ، 10
. گرسنگی و ترس، نتیجهي عملکرد ناسپاسانهي انسان است (نحل، 112 ). ص: 66 و) رنگ لباس: 1
2. محبوب ترین لباس نزد خدا لباس سفید است (رسول «1» .( بهترین لباس شما لباس سفید است (رسول اکرم صلی الله علیه و آله
ز) جنس «3» .( 3. لباس سفید بپوشید که دل پسندتر و پاكتر است (رسول اکرم صلی الله علیه و آله «2» .( اکرم صلی الله علیه و آله
2. کتان از لباس «4» .( لباس: 1. لباس پنبه اي بپوشید که آن لباس رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و لباس ماست (علی علیه السلام
ح) بهترین لباس: 1. حکایت شده که به امام صادق «5» .( پیامبران است و موجب رشد گوشت بدن می شود (امام صادق علیه السلام
علیه السلام اعتراض شد که چرا علی علیه السلام لباس خشن میپوشیدهاند و شما لباس خوب میپوشید؟ امام علیه السلام پاسخ
دادند: علی علیه السلام در آن زمان که لباس (خشن) میپوشیدند ناپسند نبود؛ اگر امروز (کسی آن لباس را) بپوشد به آن مشهور
2. بهترین لباس ملت خویش را ص: 67 «6» . میشود؛ پس بهترین لباس، لباس اهل آن زمان است
. ط) لباس هاي ممنوع: 1 «2» .( 3. لباس (نیکو) بپوش و خود را بیاراي (امام رضا علیه السلام .«1» ( بپوشید (امام صادق علیه السلام
2. لباس طلا براي «3» .( پیامبر صلی الله علیه و آله و امام صادق علیه السلام ) « لباس حریر براي مردان ممنوع است » حکایت شده که
کسی که لباس شهرت (یعنی لباسی که خلاف عرف باشد و موجب انگشت نما » .3 «4» . مردان جایز نیست پیامبر صلی الله علیه و آله
و نیز آن حضرت از نازکی لباس و «5» . شدن انسان گردد) بپوشد، روز رستاخیز از او روي می گرداند پیامبر صلی الله علیه و آله
«6» . ضخامت (بیش از اندازه و نامناسب) و نرمی و خشونت و طول زیاد و کوتاهی زیاد منع کردند و به میانهروي سفارش کردند
ص: 68 قرآن کریم در آیهي بیست و هفتم سورهي اعراف به همهي انسانها در مورد توطئههاي شیطان
هشدار میدهد و میفرماید: 27 . یَا بَنِی آدَمَ لَایَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطَانُ کَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیْکُم مِنَ الْجَنَّۀِ یَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَ هُمَا لِیُرِیَهُمَا سَوْءَاتِهِمَا إِنَّهُ
یَرَاکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لَاتَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیَاطِینَ أَوْلِیَاءَ لِلَّذِینَ لَایُؤْمِنُونَ اي فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد، همان گونه که
پدر و مادر شما را از باغ بیرون کرد، در حالی که لباسشان را از [تن آنان بیرون ساخت تا شرمگاههایشان را به آنان بنمایاند؛ [چرا]
که او و طایفهاش، از جایی که آنان را نمیبینید، شما را میبینند؛ در واقع ما شیطانها را سرپرست کسانی قرار دادیم که ایمان
نمیآورند. نکتهها و اشارهها: 1. در آیهي قبل سخن از لباس ظاهري و معنوي، (لباس تقوا و پارسایی) بود و این آیه هشدار میدهد
،« شیطان شما را نفریبد » که مراقب باشید، شیطان این لباسها را از تن شما بیرون نکند و فرهنگ برهنگی را ترویج ننماید. عبارت
کنایهي لطیفی است براي منع مخاطب؛ یعنی شما انسانها مراقب باشید که فریب نخورید. 2. شیطان بر انسان تسلّط علمی دارد و از
و به راستی که دفع «1» حالات او آگاه است. در حدیثی آمده است که شیطان، هم چون خون، در همهي وجود انسان نفوذ میکند
حملهي چنین دشمن ناپیدایی دشوار است. 3. در برخی احادیث آمده است که در سه موقع شیطان به انسان نزدیکتر میشود تا او
را بفریبد: هنگام خشم، هنگامی که انسان بین دو نفر ص: 69 داوري میکند و هنگامی که مردي با زنی
4. شیطان بر هم سلطه ندارد، بلکه بر افراد بیایمان مسلّط میشود که زمینهي روحی پذیرش سلطهي او را «1» . (بیگانه) تنها باشد
آماده کردهاند؛ یعنی گام نخست را خود انسان بر میدارد که به شیطان اجازهي وسوسهگري میدهد؛ البته شیطان به وسوسهي
مؤمنان نیز میپردازد، اما بر آنان سلطه نمییابد. 5. در آیات دیگر قرآن اشاره شده که تسلّط شیطان بر کسانی است که او را دوست
و در برخی دیگر از آیات بیان شده که شیطان بر بندگان خدا «2» ؛ دارند و او را به سرپرستی برمیگزینند و یا شرك میورزند
6. شیطان دیده نمیشود و در برخی احادیث حکایت شده که گاهی «3» . تسلط نخواهد داشت، مگر بر کسانی که از او پیروي کنند
برخی افراد ممکن است شیطان را ببینند؛ یعنی اصل و قاعدهي اوّلی آن است که شیطان دیده نشود، ولی این قاعده در مواردي استثنا
7. انسانها لازم است از فریب خوردن پدر و مادرشان، یعنی آدم و حوا، درس عبرت بگیرند و مواظب نیرنگهاي شیطان «4» . دارد
صفحه 21 از 118
باشند و این آموزهاي است براي زندگی بشریت در طول تاریخ. 8. از ظاهر آیات فوق و آیات دیگر قرآن که داستان آدم و حوا را
بیان میکنند، استفاده میشود که این داستان واقعی است و دلیلی بر سمبولیک یا مجازي و کنایی بودن آن وجود ندارد. با این
حال، این جریان میتواند اشارات و آموزههایی براي زندگی آیندهي نوع بشر در برداشته و اشارهاي باشد به کشمکش نیروي خرد
9. شیطان همکاران و یارانی دارد. یاران شیطان گاهی از «1» . و غرایز ص: 70 سرکش و دامهاي شیطانی
جنیان و گاهی انسان هاي شیطانصفت هستند که در راه فریب و انحراف انسان ها میکوشند. آموزهها و پیامها: 1. هدف شیطان
سقوط و برهنگی فرهنگی شماست؛ پس مواظب خویش باشید. 2. شیطان دشمنی آگاه به حال شماست، پس بیشتر مواظب باشید.
3. با سپر ایمان در برابر سلطهي شیطان بیمه می شوید. 4. از سرنوشت آدم و حوا عبرت بگیرید و مواظب توطئههاي شیطان باشید.
*** قرآن کریم در آیهي بیست و هشتم سورهي اعراف به نقش تقلید کورکورانه در زشتکاري و بهانههاي انسانهاي شیطان صفت
براي انجام گناهان اشاره کرده، میفرماید: 28 . وَإِذَا فَعَلُوا فَاحِشَ ۀً قَالُوا وَجَ دْنَا عَلَیْهَا آبَاءَنَا وَاللّهُ أَمَرَنَا بِهَا قُلْ إِنَّ اللّهَ لَایَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ
پدرانمان را بر این (شیوه) یافتیم؛ و خدا ما را به » : أَتَقُولُونَ عَلَی اللّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ و هنگامی که [کار] زشتی انجام میدهند میگویند
براستی که خدا به [کار] زشت فرمان نمیدهد. آیا چیزي را که نمیدانید، به خدا نسبت » : اي پیامبر] بگو ] «. آن فرمان داده است
تقلید کورکورانه از نیاکان و تهمت زدن به ساحت مقدس » . ص: 71 نکتهها و اشارهها: 1 «!؟ میدهید
دو روش شیطانصفتان زشتکار است که بدین وسیله کارهاي زشت خود را توجیه میکنند. 2. فرهنگ نیاکان، عناصر ،« پروردگار
منفی و مثبتی دارد. استفاده از عناصر مثبت که عقل و علم و دین آنها را میپذیرد، مانعی ندارد اما استفاده از عناصر منفی که
و در «. خدا به کار زشت فرمان نمیدهد » مخالف دلایل قطعی عقلی و علمی و دینی است جایز نیست. 3. در این آیه بیان شده که
کار » .4 «1» «. شیطان به کارهاي زشت فرمان میدهد و خدا به نیکیها و خوبیها دستور میدهد » آیات دیگر قرآن اشاره شده که
را چند گونه تفسیر کردهاند: یکی این که مقصود طواف کردن برهنه در اطراف کعبه است- که برخی اعراب در جاهلیت « زشت
این کار زشت را انجام می دادند- و در برخی احادیث آمده است که مقصود، گفتار پیشوایان ستمگر است که مردم را به پیروي از
خود دعوت میکنند و میپندارند خدا اطاعت آنان را بر مردم واجب کرده است. اما آیه معناي وسیعی دارد و هرگونه کار زشتی را
آموزهها و پیامها: 1. زشتکاري ها را با تقلید و نسبت ناروا به خدا توجیه نکنید. «2» . شامل میشود و موارد فوق مصادیق بارز آیهاند
2. چیزي را که نمی دانید به خدا نسبت ندهید (که تهمت بر ساحت قدس الهی به شمار میآید). 3. کار زشت نکنید، اگر چه روش
پیشینیان شما بوده باشد. *** ص: 72
دستوارت الهی در مورد
قرآن کریم در آیهي بیست و نهم سورهي اعراف با بیان یکی از دلایل معاد، به لزوم عدالت و عبادت اشاره میکند و میفرماید:
پروردگارم به » : 29 . قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْطِ وَأَقِیمُوا وُجُوهَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِ ینَ لَهُ الدِّینَ کَمَ ا بَدَأَکُمْ تَعُودُونَ بگو
دادگري فرمان داده است؛ و رویتان را در هر مسجدي (به هنگام عبادت، به سوي قبله) نمایید، و او را بخوانید، در حالی که دین
نکتهها و «. (خود) را براي او خالص گردانیدهاید؛ (و بدانید) همان گونه که (آفرینش) شما را آغاز کرد، (به سوي او) باز میگردید
را خواست خدا معرفی کرده، که پیامبر صلی الله علیه و آله وظیفه دارد آن را اجرا کند؛ البته «1» اشارهها: 1. این آیه قسط و عدالت
رویتان را (به » این وظیفهي همهي مسلمانان است و اختصاص به پیامبر صلی الله علیه و آله ندارد. 2. مفسران قرآن در مورد تعبیر
چند تفسیر کردهاند: در برخی احادیث از اهل بیت علیهم السلام حکایت شده که به معناي توجه به قبله در ،«. سوي آن) نمایید
هنگام نماز است و برخی آن را به معناي حضور در مساجد به هنگام نمازهاي روزانه دانستهاند؛ برخی نیز آن را به معناي حضور
قلب و نیت خالص در هنگام عبادت گرفتهاند؛ و برخی دیگر هم آن را به معناي توجه به خدا و مبارزه با هر گونه شرك و توجه به
صفحه 22 از 118
3. تعبیر «1» . غیر او معرفی کردهاند. ص: 73 البته ممکن است همهي این احتمالات مقصود آیه باشد
در اصل به معناي محل نماز است و از آن جا بدین نام خوانده میشود که در محل نماز، سجده میشود؛ برخی از مفسران « مَسجد »
در آیهي فوق « مسجد » 4. در برخی احادیث آمده است که مقصود از «3» . که به معناي زمان نماز باشد «2» هم احتمال دادهاند
این گونه احادیث در حقیقت بطن آیه را بیان میکنند؛ یعنی همان طور که انسان در نماز قبلهي «4» . امامان علیهم السلام هستند
خاصی دارد، در زندگی و عقاید و اعمال و اخلاق خویش هم قبله دارد؛ پس قبله اعم از قبلهي ظاهري (کعبه) و قبلهي معنوي است.
قبلهي معنوي الگوي شخصیتی و عقیدتی هر انسان مسلمان است که همان پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام هستند.
بر آن تأکید شده است. «6» و نیز احادیث اسلامی «5» 5. اخلاص، مغز و حقیقت عبادت است؛ از این رو در این آیه و آیات دیگر
آري؛ هر کاري هنگامی با ارزش است که جهت و رنگ الهی بگیرد و عبادت ودین بدون اخلاص ارزشی ندارد. 6. این آیه به
یکی از کوتاهترین و جالبترین استدلالهاي معاد اشاره میکند و میفرماید: نگاهی به آغاز آفرینش خود کنید و ببینید که عناصر
گوناگون جسم شما چگونه در یک جا جمعآوري شدهاند؛ بنابر این جاي ص: 74 تعجب ندارد که پس
از متلاشی شدن جسم، بار دیگر، همان خدا، دستور جمعآوري آن ذرات را بدهد؛ و اگر چنین چیزي محال بود، در آغاز آفرینش
. نیز انجام نمیشد. آموزهها و پیامها: 1. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله مأمور به اجراي عدالت بود (شما نیز این گونه باشید). 2
خدا را خالصانه بخوانید. 3. (در هنگام نماز) رو به سوي دوست کنید و به مسجد بروید و به قبله و حضور قلب توجه داشته باشید.
4. با مطالعه در آغاز آفرینش، به امکان معاد پی ببرید. *** قرآن کریم در آیهي سیام سورهي اعراف به واکنشهاي متفاوت مردم
در برابر فراخوان پیامبر و نقش شیطان در گمراهی آنان اشاره میکند و میفرماید: 30 . فَرِیقاً هَدَي وَفَرِیقاً حَقَّ عَلَیْهِمُ الضَّلَالَۀُ إِنَّهُمُ
اتَّخَذُوا الشَّیَاطِینَ أَوْلِیَاءَ مِن دُونِ اللّهِ وَیَحْسَ بُونَ أَنَّهُم مُهْتَدُونَ دستهاي را [خدا] راهنمایی کرده؛ و دستهاي (که شایستگی نداشتهاند،)
گمراهی بر آنان ثابت گردیده است. [چرا] که آنان غیر از خدا، شیطانها را به سرپرستی گرفتند؛ و میپندارند که آنان راه
یافتگانند. نکتهها و اشارهها: 1. کسانی که در طغیان و گناه فرو رفتهاند، چنان غرق در تباهی و انحراف میشوند که حسّ تشخیص
آنان دگرگون میگردد و زشتیها را زیبایی و گمراهیها را هدایت میپندارند؛ آنان گرفتار نوعی کجبینی و جهل مرکب شدهاند.
. 2. انسان آزاد است و زمینههاي هدایت و گمراهیاش را خود انتخاب و فراهم میکند. 3 ص: 75
پیروان شیطان که او را به سرپرستی و سروري انتخاب میکنند، به کج اندیشی وکج بینی و جهل مرکب گرفتار می شوند و در
نهایت گمراه میگردند. آموزهها و پیامها: 1. هدایت و گمراهی انسان به دست خود اوست. 2. از شیطان پیروي نکنید که شما را به
کج بینی و گمراهی میکشاند. *** قرآن کریم در آیهي سی و یکم سورهي اعراف در مورد آداب مساجد و خوردن و آشامیدن
دستوراتی میدهد و میفرماید: 31 . یَا بَنِی آدَمَ خُ ذُوا زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَکُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَایُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ اي
فرزندان آدم! زیور [هاي تان را در هر مسجدي برگیرید؛ وبخورید و بیاشامید، و [لی زیادهروي نکنید که او اسرافکاران را دوست
در آیه، اشاره به هر چیز زیبا و جمالآرا براي انسان است که هم میتواند شامل زینتهاي « زینت » . نمیدارد. نکتهها و اشارهها: 1
جسمانی، مثل لباس پاك، تمیز و مرتب و آرایش مو و به کار بردن عطر و ... شود و هم شامل زینتهاي معنوي، یعنی صفات عالی
انسانی و اسلامی. از این رو برخی از احادیث، این آیه را اشاره به لباس خوب یا شانه کردن موها یا مراسم نماز عید و جمعه معرفی
2. در حدیثی حکایت شده که امام مجتبی علیه السلام هنگامی که براي نماز ص: 76 «1» . کردهاند
خدا » : برمیخاست، بهترین لباسهاي خود را میپوشید. از ایشان پرسیدند، چرا بهترین لباس را میپوشید؟ حضرت پاسخ دادند
زیباست و زیبایی را دوست دارد؛ به همین جهت من لباس زیبا را براي راز و نیاز با پروردگارم میپوشم و او هم دستور داده است
3. از این آیه و احادیث اسلامی استفاده میشود که اسلام، به صورت «1» «. که زینت خود را به هنگام رفتن به هر مسجد برگیرید
معتدل، به زینت و تجمّل و زیبایی و جمال آرایی توجه کرده است؛ و این پاسخی است به حسّ زیبادوستی انسان که یکی از ابعاد
صفحه 23 از 118
ممکن است از «2» ، روانی انسان و سرچشمهي هنرهاست. 4. از آن جا که در قرآن کریم، مال و فرزندان نیز زینت معرفی شدهاند
آیه استفاده شود که هنگام رفتن به مسجد مقداري از اموال و فرزندان خود را به همراه ببرید تا با مال خود به مسلمانان کمک کنید
این گونه «4» . تفسیر شده است « رهبران شایسته » 5. در برخی از احادیث، زینت به «3» . و در ضمن فرزندان شما تربیت شوند
احادیث، در حقیقت، معناي آیه را توسعه داده، و مفهوم آن را اعم از زینتهاي ظاهري و باطنی دانستهاند. تفسیر قرآن مهر جلد
6. از برخی تفسیرها استفاده میشود که گروهی از اعراب زمان جاهلیت، برهنه به طواف کعبه میرفتند و آیهي فوق هفتم، ص: 77
همان طور که اندرز و آموزهاي است براي کسانی که با لباس کثیف و گاهی بدبو وارد مسجد «1» ؛ سرزنشی براي آنان بود
میشوند و در مراسم عبادي شرکت میکنند. 7. روش قرآن آن است که هر جا مردم را به استفاده از مواهب طبیعی و نعمتهاي
الهی فرا میخواند، فوراً راه سوء استفاده و زیادهروي را سد و به اعتدال سفارش میکند؛ بیش از بیست آیه از قرآن کریم، به
اسراف و زیادهروي اشاره و آن را نکوهش کرده است. خوردن براي زیستن و ذکر کردن است تو معتقد که زیستن از بهر خوردن
یک دستور مهم بهداشتی اسلام است؛ چرا که از نظر علم پزشکی، سرچشمهي بسیاري از «2» است (سعدي) 8. ممنوعیت اسراف
بیماريها، پرخوري و باقی ماندن مواد اضافی در بدن است، که راه جلوگیري از آنها، اعتدال در غذا خوردن و جلوگیري از زیاده
در قرآن آمده دستوراتی بیان شده که مربوط « یا بنی آدم » 10 . برخی از مفسران احتمال دادهاند که هر کجا خطاب «3» . روي است
آموزهها و پیامها: 1. خدا زیبایی و زیبا گرایی را مطلوب می داند. «4» . به همهي مردم جهان و از مشترکات ادیان، بلکه انسانهاست
ص: 78
چه چیزهایی بر انسان حرام است
2. عبادت را با زیبا گرایی همراه سازید، که عبادت با زیبادوستی منافات ندارد. 3. از نعمت هاي الهی استفاده کنید و تغذیهي
معتدل داشته باشید. 4. با اسراف در تغذیه از حد تجاوز نکنید (و به خود زیان نرسانید). *** قرآن کریم در آیهي سی و دوم
سورهي اعراف مؤمنان را به استفاده از زینتها و غذاهاي پاك تشویق میکند و میفرماید: 32 . قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَۀَ اللّهِ الَّتِی أَخْرَجَ
لِعِبَادِهِ وَالطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِیَ لِلَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا خَالِصَۀً یَوْمَ الْقِیَامَۀِ کَذلِکَ نُفَصِّلُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ [اي پیامبر] بگو:
این [ها] در زندگی » : بگو «!؟ چه کسی زیور [هاي الهی را که براي بندگانش پدید آورده، و روزيهاي پاکیزه را حرام کرده است »
پست (دنیا)، براي کسانی است که ایمان آوردهاند؛ (اگر چه دیگران نیز از آنها استفاده میکنند،) در حالی که در روز رستاخیز
این گونه آیات (خود) را براي گروهی که آگاهند، شرح میدهیم. نکتهها و اشارهها: 1. در مورد «. مخصوص (مؤمنان) خواهد بود
خالص بودن مواهب و نعمتها در قیامت، دو تفسیر شده است: نخست آن که در دنیا هم مؤمنان و هم کافران از نعمتهاي الهی
استفاده میکنند، ولی نعمتهاي قیامت مخصوص مؤمنان است. دوم آن که نعمتهاي دنیایی همراه با مشکلات و رنج و اندوه
است، ولی در قیامت این نعمتها خالص میشود و بدون ناراحتی در اختیار مؤمنان ص: 79 قرار
2. آفرینش زیباییها در جهان هستی، خود «2» . در برخی احادیث اهل بیت علیهم السلام به تفسیر اول اشاره شده است «1» . میگیرد
دلیل آن است که خدا زیباییها را دوست دارد. حال که خدا اینها را براي بندگانش آفریده و مفسدهاي ندارند، دلیلی براي
ممنوعیت آنها نیست و تضادي میان دستگاه آفرینش و دستورات دینی وجود ندارد. 3. در حدیثی حکایت شده که یکی از زاهدان
عصر امام صادق علیه السلام با ایشان برخورد کرد و ملاحظه نمود که امام صادق علیه السلام لباس زیبایی بر تن دارد؛ به امام عرض
کرد: تو از خاندان نبوّتی و پدرت (علی علیه السلام) لباسی بسیار ساده میپوشید پس چرا تو چنین لباسی بر تن داري؟ آیا بهتر نبود
لباس دیگر میپوشیدي؟ حضرت پاسخ دادند: واي بر تو! (و با قرائت آیهي فوق فرمودند) چه کسی زینتهایی را که خدا بر
و در حدیث دیگري حکایت شده که از امام صادق علیه السلام «3» !؟ بندگانش آفریده و روزيهاي پاکیزه را حرام کرده است
صفحه 24 از 118
پرسیدند، چرا لباس فاخر میپوشید در حالی که جدّ شما علی علیه السلام چنین لباسی بر تن نمیکرد؟ حضرت در پاسخ فرمودند:
مردم آن زمان در شدّت و فشار بودند و میبایست چنین شود، اما مردم زمان ما زندگی مرفهتري دارند و در چنین شرایطی استفاده
از این گونه «1» . از این زینتها ص: 80 مانعی ندارد و بهترین لباس هر زمان، لباس اهل آن زمان است
احادیث استفاده میشود که بهرهجویی از نعمتها و زینتها و جمالآرایی براي انسان مطلوب است، اما لازم است شرایط زمان و
وضعیت اقتصادي مردم را رعایت کنیم، یعنی اگر زمانی مشکلات اقتصادي زیاد بود، علیوار زندگی کنیم و به فکر دیگران نیز
باشیم. 5. اصل اولی در بهرهگیري از نعمتها و زینتها، حلال بودن آنهاست، مگر آن که دلیلی شرعی بر ممنوعیت و حرمت
. چیزي یافت شود. آموزهها و پیامها: 1. اسلام با زاهدنمایی و رهبانیت و محروم کردن خویش از مواهب الهی مخالف است. 2
مؤمنان از نعمت هاي زیباي الهی و غذاهاي نیکو استفاده کنند. 3. زندگی و نعمتهاي خالص (و بدون رنج) رستاخیز فقط براي
مؤمنان آماده شده است. 4. آگاهی و علم، زمینهساز فهم تفصیلی آیات قرآن است. *** قرآن کریم در آیهي سی و سوم سورهي
اعراف در مورد محرمات الهی و حرمت نسبت دادن مطالب بدون دلیل و ناآگاهانه به خداوند میفرماید: 33 . قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّیَ
الْفَوَاحِشَ مَاظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالإِثْمَ وَالْبَغْیَ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِکُوا بِاللّهِ مَا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَاناً وَأَنْ تَقُولُوا عَلَی اللّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ بگو:
پروردگار من، تنها [کارهاي زشت را، آنچه آشکار است از آنها و آنچه پنهان، و (همچنین) گناه و ستم بناحق را، حرام کرده »
است؛ و (نیز) این که چیزي را که [پروردگار] دلیلی بر (حقانیّت) آن فرو نفرستاده، شریک خدا قرار دهید؛ و این که چیزي را که
ص: 81 نکتهها و اشارهها: 1. برخی اعراب جاهلیت معتقد بودند که «. نمیدانید، به خدا نسبت دهید
عمل زشت منافی عفت، اگر پنهانی انجام شود، مجاز و اگر آشکار باشد ممنوع است. آیهي فوق به این پندار جاهلی پاسخ داد که
هر گونه عمل زشتی، چه آشکار و چه پنهان، ممنوع است. 2. در برخی احادیث از اهل بیت علیهم السلام حکایت شده که مقصود
این گونه احادیث در حقیقت موارد روشن و مصادیق «3» . عمل منافی عفت (زنا) است «2» « فواحش » شراب و مقصود از «1» « اثم » از
در « بَغْی » . را برمیشمارد، و گرنه معناي این واژهها شامل هر گونه گناه و عمل زشتی میشود و همهي آنها حرام و ممنوع است. 3
اصل به معناي کوشش براي به دست آوردن چیزي است، ولی غالباً به کوششهایی گفته میشود که براي غصب حق دیگران
به « سُلطان » .4 «4» . هم براي تأکید و توضیح آمده است « غیر الحق » است؛ از این رو مفهوم آن غالباً با ستم مساوي است؛ و تعبیر
حرام است شریک و همتاي بدون » : معناي دلیلی است که سبب تسلّط و پیروزي انسان بر مخالفانش میشود. و مقصود از جملهي
آن است که مشرکان هیچ گونه دلیل و گواه منطقی بر کار خود ندارند. ص: «. دلیل براي خدا قرار دهید
5. سخن گفتن بدون آگاهی و نسبت دادن آن به خدا حرام است و در احادیث اسلامی نیز از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله 82
با «2» 6. حرام کردن این امور «1» . حکایت شده که هر کس بدون علم فتوا دهد، فرشتگان آسمان و زمین او را لعنت میکنند
ربوبیّت و پروردگاري خدا در ارتباط است؛ یعنی اجتناب از فواحش و شرك و گناهان، سبب رشد و تربیت و تکامل انسان میشود.
آموزهها و پیامها: 1. محرّمات را خدا مشخص کرده و برشمرده است (تا بدانید و از آنها دوري گزینید). 2. شرك دلیل منطقی
ندارد (پس شرك نورزید). 3. مطلب ناآگاهانه به خدا نسبت ندهید که (تهمت و) حرام است. 4. از ستمکاري و گناهان آشکار و
پنهان دوري کنید که حرام است. *** قرآن کریم در آیهي سی و چهارم سورهي اعراف به مرگ ملتها اشاره میکند و
میفرماید: 34 . وَلِکُ لِّ أُمَّۀٍ أَجَ لٌ فَإِذَا جَ اءَ أَجَلُهُمْ لَایَستَأْخِرُونَ سَاعَۀً وَلَا یَسْتَقْدِمُونَ و براي هر امّتی، سرآمد (عمر معیّن) است؛ و
هنگامی که سرآمد (عمر) آنان فرا رسد، هیچ ساعتی تأخیر نمیکنند، و پیشی نمیگیرند. ص: 83
«3» مرگ حتمی «2» جهان نیز همانند افراد، داراي حیات و مرگ هستند و وقتی لحظه و ساعت «1» نکتهها و اشارهها: 1. ملتهاي
ملتی فرا رسد، از صفحهي روزگار کنار میرود و ملت و تمدنی دیگر جاي آن را میگیرد. 2. مرگ ملتها عوامل خاص خود را
دارد و غالباً عواملی هم چون انحراف از مسیر حق و عدالت، روي آوردن به ستم، غرق شدن در دریاي شهوات، فرو رفتن در امواج
صفحه 25 از 118
تجمّلپرستی و تنپروري زمینهي مرگ ملتها را فراهم میسازد؛ چرا که این عوامل سبب نابودي سرمایههاي ملتها و تمدنها
میشود. 3. در تاریخ جهان ملتها و تمدنهاي زیادي نابود شدهاند، مثل تمدن بابل، فرعونهاي مصر، قوم سبا، کلدانیان، آشوریان
و مسلمانان آندلس، که غالباً پس از اوج گرفتن فساد، لحظهي مرگشان فرا رسید. 4. این آیه از طرفی هشدار براي ملتهاي
ستمپیشه و مستکبر و طاغوتی است که سرانجام مرگشان فرا میرسد و تمدنشان فنا میشود پس مغرور نشوند؛ از طرف دیگر، بیدار
باشی است براي مؤمنان که از امکانات موجود حیات ملت و تمدن خود استفادهي صحیح کنند و مأیوس نباشند که ملتهاي
مستکبر فناشدنی هستند. ص: 84 آموزهها و پیامها: 1. قانون مرگ و زندگی مخصوص افراد نیست بلکه
ملت ها و تمدن ها هم مرگ دارند. 2. (از فرصت حیات ملت براي پیشرفت و اصلاح استفاده کنید که) مرگ حتمی هر ملت در
پیش است. *** قرآن کریم در آیهي سی و پنجم سورهي اعراف به سرانجام نیکوي استقبال کنندگان از فرستادگان الهی اشاره
میکند و میفرماید: 35 . یَا بَنِی آدَمَ إِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ رُسُلٌ مِنکُمْ یَقُصُّونَ عَلَیْکُمْ آیَاتِی فَمَنِ اتَّقَی وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ
اي فرزندان آدم! اگر فرستادگانی از شما به سراغتان بیایند که آیات مرا بر شما حکایت کنند، (پس از آنان پیروي کنید؛) و کسانی
که خودنگهداري (و پارسایی) کنند و اصلاح نمایند، پس هیچ ترسی بر آنان نیست و نه آنان اندوهگین میشوند. نکتهها و
اشارهها: 1. پیامبران الهی بر اساس قانون الهی و یک برنامهي منظم و پی در پی براي مردم میآمدند، تا این سلسله به پیامبر اسلام
صلی الله علیه و آله ختم شد. 2. فرستادگان و رسولان الهی از میان خود مردم بودند. آري؛ هم جنس بودن پیامبران با مردم یکی از
اسرار موفّقیت و رمز تأثیر سخنان آنان است. 3. انسانهاي خودنگهدار و پارسا و اصلاح گر نه تنها به دیگران زیان و آزار نمی
رسانند، بلکه به اصلاح خود و جامعه می پردازند و مشکلات را حل میکنند؛ از این رو به آرامش حقیقی و امنیت و بهداشت
روانی میرسند و نگران حال و آینده و رستاخیز نخواهند بود. ص: 85 آموزهها و پیامها: 1. امنیت و
بهداشت روانی، در سایهي تقوا و اصلاحگري تحقق مییابد. 2. پارسا و اصلاحطلب باشید تا آرامش یابید. *** قرآن کریم در
آیهي سی و ششم سورهي اعراف به سرنوشت شوم مستکبران و مخالفان آیات الهی اشاره میکند و میفرماید: 36 . وَالَّذِینَ کَذَّبُوا
بِآیَاتِنَا وَاسْتَکْبَرُوا عَنْهَا أُولئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ و کسانی که نشانههاي ما را دروغ انگاشتند، و از (پذیرش) آن تکبّر
ورزیدند، آنان اهل آتشند، در حالی که آنان در آن ماندگارند. نکتهها و اشارهها: 1. یکی از روشهاي تربیتی قرآن، شیوهي
مقایسه است؛ یعنی سرنوشت مؤمنان وکافران را در برابر هم به تصویر میکشد تا خوانندهي قرآن، با مقایسهي آنان راه صحیح را
انتخاب کند. در این آیه و آیهي قبل از همین شیوه استفاده شده است. 2. تکذیب نشانه ها و آیات الهی و تکبّر در برابر آنها، ظلم به
خویشتن و جامعه است؛ چرا که انسان هم خود را از هدایت محروم میسازد و هم مانع استفادهي دیگران میشود. آموزهها و پیامها:
1. تکبّر و تکذیب آیات الهی، فرجامی عذابآلود دارد. 2. اگر میخواهید گرفتار عذاب ماندگار نشوید، آیات الهی را دروغ
نشمارید و در برابر آنها تکبّر نورزید. *** ص: 86 قرآن کریم در آیهي سی و هفتم سورهي اعراف به
ستمکارترین مردم و عواقب کار آنها اشاره میکند و میفرماید: 37 . فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَي عَلَی اللّهِ کَ ذِباً أَوْ کَ ذَّبَ بِآیَاتِهِ أُوْلئِکَ
یَنَالُهُمْ نَصِ یبُهُم مِنَ الْکِتَابِ حَتَّی إِذَا جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا یَتَوَفَّوْنَهُمْ قَالُوا أَیْنَ مَاکُنتُمْ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا وَشَهِدُوا عَلَی أَنْفُسِهِمْ
أَنَّهُمْ کَانُوا کَافِرِینَ پس چه کسی ستمکارتر است از کسی که بر خدا دروغ بسته، یا نشانههاي او را دروغ انگاشته است؟! آنان بهره
ایشان، از آنچه مقرر شده، به آنان خواهد رسید. تا هنگامی که فرستادگان [و فرشتگان ما به سراغشان روند، در حالی که (جان)
«!؟( کجاست آنچه غیر از خدا همواره میخواندید (و میپرستیدید » : آنان را به صورت کامل بگیرند، [فرشتگان به آنان میگویند
و به زیان خودشان گواهی میدهند که آنان کافر بودند. نکتهها و اشارهها: 1. قرآن «. آنان) از (نظر) ما گم شدند ) » : میگویند
کریم گروههاي مختلفی را ستمکارترین مردم معرفی کرده است که همهي صفاتی که براي آنان بیان شده، به شرك و تکذیب
2. گمراهانی که با «1» . آیات الهی برمیگردد. طبق آیهي فوق، ستمکارترین مردم کسانی هستند که بر خدا تهمت میبندند
صفحه 26 از 118
تکذیب آیات الهی و تهمت بر خدا، در گمراه کردن دیگران میکوشند، ستمکارترین مردم هستند؛ چرا که هم به خود ستم
میکنند و از هدایت محروم میشوند و هم به جامعهي انسانی ظلم مینمایند و آنان را گمراه می سازند. تفسیر قرآن مهر جلد هفتم،
در این آیه چیزهایی است که مکتوب و مقرر شده است؛ یعنی مقدرات و نعمتهایی که خدا « کتاب » 3. مقصود از واژهي ص: 87
در این جهان براي بندگان خود قرار داده است و کافران نیز از آن سهمی میبرند؛ از آن جا که این مقدرات شبیه چیزهایی است که
4. پرسش و پاسخهاي فرشتگان مرگ با ستمکاران، خود نوعی عذاب «1» . نامیده شده است « کتاب » ، سهمبندي و نوشته میشود
روانی است و آنان را متوجه وضع ناگواري میکند که بر اثر اعمالشان دامنگیرشان شده است، در حالی که راه بازگشت هم بسته
شده است. 5. اولین مرحلهي بازپرسی انسانهاي گناهکار، از لحظهي مرگ آغاز میشود. این نخستین تازیانهي مجازات الهی است
که بر روح ستمکاران نواخته میشود. 6. انسان هنگام مرگ، از خواب غفلت بیدار میگردد و متوجه میشود که هر چه غیر از خدا
میپرستید، سرابی بیش نبود و به گمراهی و گناهکاري و کفر خویش اقرار میکند. آموزهها و پیامها: 1. تکذیب آیات الهی و
دروغ بستن بر خدا، از بزرگترین ستمها (به خود و جامعه) است. *** قرآن کریم در آیهي سی و هشتم سورهي اعراف به
38 . قَالَ ادْخُلُوا فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِکُم درگیري لفظی اهل جهنّم اشاره میکند و میفرماید: ص: 88
مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ فِی النَّارِ کُلَّمَ ا دَخَلَتْ أُمَّۀٌ لَعَنَتْ أُخْتَهَا حَتَّی إِذَا ادَّارَکُوا فِیهَا جَمِیعاً قَالَتْ أُخْرَاهُمْ لِأُولَاهُمْ رَبَّنَا هَؤُلَاءِ أَضَ لُّونَا فَآتِهِمْ
در میان امتهایی از جن و انسان [ها] که پیش از » : عَذَابَاً ضِ عْفاً مِنَ النَّارِ قَالَ لِکُلٍّ ضِ عْفٌ وَلکِن لَا تَعْلَمُونَ (خدا به آنان) میگوید
هرگاه که امّتی وارد میشود، همانندش را لعنت میکند؛ تا هنگامی که همگی در آن (آتش) به «! شما بودند، در آتش وارد شوید
اي پروردگار ما! آنان ما را گمراهساختند؛ پس عذابی دو برابر از ] » : هم رسند. (آن گاه) پیروانشان درباره پیشوایانشان میگویند
نکتهها و اشارهها: 1. همهي «. براي هر (یک از شما عذابی) دو برابر است ولیکن نمیدانید » : خدا] میفرماید ] «. آتش به آنان بده
خلافکاران جهان، در طول اعصار، در یک جا جمع میشوند و به مشاجره میپردازند و به توجیه گمراهیها میپردازند (پس قبل از
آن که آن روز فرا رسد، به فکر اصلاح خویش باشید). 2. صحنهي قیامت انعکاسی از صحنههاي این دنیاست؛ یعنی همان طور که
گروههاي منحرف در این جهان به هم دیگر بد میگویند و از هم متنفرند در رستاخیز نیز به هم دیگر نفرین میکنند. ولی پیامبران
«1» . الهی و افراد شایسته و مصلح در دنیا هم دیگر را تأیید میکنند و در رستاخیز نیز در سلامت و صلح کنار هم زندگی میکنند
3. فرمان آري؛ بهشت سراسر صلح و صفاست، اما در جهنّم دشمنی و نفرین و درگیري است. ص: 89
خدا در مورد داخل شدن کافران در آتش، ممکن است به صورت یک فرمان تکوینی باشد، یعنی عملًا آنان را در دوزخ قرار دهند؛
و یا شبیه یک فرمان تشریعی باشد، یعنی این فرمان را بشنوند و ناچاراً از آن اطاعت کنند. 4. براي گروههاي کافران که در دوزخ
استفاده شده است؛ این واژه، کنایه از ارتباط و پیوند فکري و روحی میان آنان «1» « خواهر » یک دیگر را نفرین میکنند، از تعبیر
کیفر مضاعف دارند: گمراه کنندگان، کیفري به خاطر گمراه بودن و «2» است. 5. گمراه کنندگان و گمراه شوندگان هر دو گروه
کیفري براي گمراه کردن دیگران میبینند، یعنی بار مسئولیت دیگران را نیز به دوش میکشند؛ گمراه شوندگان نیز کیفري به خاطر
گمراه بودنشان میبینند و کیفري براي حمایت از ستمکاران و پیشوایان گمراهی. 6. در حدیثی از امام کاظم علیه السلام حکایت
شده که براي منع یکی از دوستان خویش از همکاري با دستگاه هارون الرشید فرمودند: اگر مردم به حمایت آنان نشتابند، چگونه
7. جنّیان نیز مثل انسانها تکلیف دارند و گروهی از آنان کیفر میبینند. 8. کافران «3» ! میتوانند حق پیشوایان عادل را غصب کنند
در دوزخ حقّ سخن گفتن با هم دیگر و با خدا را دارند. ص: 90 آموزهها و پیامها: 1. اغواگران و فریب
خوردگان، در رستاخیز، عذابی دو چندان دارند. 2. دوزخیان گرفتار فشارهاي روانی و درگیري با همدیگر هستند. 3. قبل از
رستاخیز، گمراه کنندگان را بشناسید و از آنان بیزاري بجویید. *** قرآن کریم در آیهي سی و نهم سورهي اعراف به سخنان
رهبران گمراه کننده در دوزخ اشاره کرده، میفرماید: 39 . وَقَالَتْ أُولَاهُمْ لِأُخْرَاهُمْ فَمَا کَانَ لَکُمْ عَلَیْنَا مِن فَضْلٍ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا
صفحه 27 از 118
اگر چنین باشد) پس شما هیچ برتري بر ما ندارید؛ پس به سبب آنچه همواره ) » : کُنتُمْ تَکْسِبُونَ و پیشوایانشان به پیروانشان میگویند
نکتهها و اشارهها: 1. در حقیقت، پیشوایان کفر به گمراهان میگویند: ما گمراه کردیم و شما «! کسب میکردید، عذاب را بچشید
قبول کردید، ما گفتیم و شما تأکید کردید، ما گام برداشتیم و شما کمک نمودید، ما ستم کردیم و شما یاري کردید؛ پس ما و شما
با هم مساوي هستیم. 2. مجرمان در رستاخیز میدانند که سزاي کردارشان آتش دوزخ است و به این امر اعتراف میکنند. خدا
صحنههاي رستاخیز و گفت و گوي گمراهان با پیشوایان را براي ما به تصویر میکشد که تا دیر نشده به فکر اصلاح باشیم.
آموزهها و پیامها: 1. رهبران و پیروان گمراهی، هر دو سزاوار آتشاند. 2. آتش دوزخ دستآورد خود شماست (پس مراقب اعمال
خویش باشید). ص: 91
در